امروز یکی از معدود روزهایی بود که تا ساعت ده توی تختخواب بودم. ساعت هفت، بیدار شدم ولی هیچ انگیزه‌ای برای بیدار شدن نداشتم. وقتی از جام بلند شدم تا چای دم کنم، فکر کردم کی حوصله داره؟ تی‌بگ هم کفایت می‌کنه. پنیر رو از یخچال درآوردم و منتظر موندم تا توستر، نونم رو پس بده! خونه خیلی ساکت بود. نشستم سر میز و فکر کردم جزء معدود روزهاییه که تو نیستی که ساعت ۶ صبح، سعی کنی آروم از روی تخت بیدار شی که بیدار نشم. بیدار ,ساعت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کاندیدای شورای شهر علـــــم روز نوین پله توربین دندانپزشکی مجله ی گردشگری کی سفر آقای تبلیغ|تبلیغ رایگان|آگهی رایگان|تبلیغات اینترنتی ه خاله در مسیر ناکجاآباد چرمهین من